زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

وقتی بچه بودم
از بابام پرسیدم چرا شب یلدا دور هم جمع می شیم؟
چرا خود یلدا نمی آد کنارمون باشه؟
بابا اصلا این یلدا یلدا که می گن کیه؟ تا حالا دیدمش؟
بابا یک لبخند چاق و چله زد و گفت: چند روز دیگه می آد،خودت باهاش آشنا می شی.
گفتم: بابا مامان هم می دونه کیه؟
گفت: یلدارو همه می شناسن.
بعدش دیگه چیزی نگفتم، منتظر بودم وقتش برسه ببینمش. ببینم واقعا کیه که همه مشتاق اومدنش هستن. بچه بودم؛ نمی دونستم روی شبا هم اسم می ذارن. نمی دونستم یه شبایی می شه دلیل حال خوش.
وقتی آخرین برگ پاییزی افتاد؛ دیدمش. بابا راست می گفت همه می شناختنش، همه منتظر اومدنش بودن تا دوباره بتونن چند دقیقه ناقابل کنارهم باشن. فهمیدم یلدا دقیقا کیه، چه شکلیه.
اره یلدا شبیه یه مهمون ناخونده اما دوست داشتنیه، مهمونی که تو جمع هست اما دیده نمیشه. می آد، می شه بهانه برای شعله ور شدن عشق، تا ثابت کنه آدما کنارهم چقدر خوشحال ترن.
تا ثابت کنه می شه غم هارو فاکتور گرفت و زندگی کرد.
می گم شما هم مثل من یلدا رو دوست دارین؟
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن
×