خانه بی تو همچو خانه ی ارواح ، بی در و بی پیکر شد
سرنوشتِ بیابان خشکیده تا نهایت یکسر شد
بعد از تو بتکده ام را درهم شکسته با تبرش ابراهیم
ویرانه ، خسته ، ریخته ، پاشیده بتکده مان بی آذر شد
عرب گوشت های مرا خورده ، چنگیز استخوان جناق ام را
از لاشه ام اندیشه ای مانده که دشمنان را مغز و سر شد
بی تو طی کردم تنها با تفکرت هر روزِ جنگهای گذشته وطن را
تا در نبرد من و تاریخ مانده برایم افتاده از کلاهِ نبرد فقط سر شد
ZibaMatn.IR