100 متن کوتاه فاضل نظری ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن فاضل نظری برای اینستاگرام و بیو واتساپ
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی
بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند
لینک متن
از مضحکهٔ دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را می دهم، اما به چه قیمت!؟
لینک متن
تَنِ من قایقِ لنگر زده در طوفان است ...
خودم اینجا دلِ من پیش تو سرگردان است !
لینک متن
کتاب کهنه تاریخ را
نخوانده ببند
دلم گرفت
از این گردش و
از این تکرار
لینک متن
غم ات مباد که دنیا ز هم جدا نکند
رفیق های در آغوش هم گریسته را
لینک متن
آنچه را عقل به یک عمر
به دست آورده است
دل یک لحظه ی کوتاه
بهم میریزد...
لینک متن
بر سر درِ بازارچه ی عمر نوشتست
اینجا خبری نیست، اگر هست هیاهوست
لینک متن
به شرط
آبرو یا جان،
قمار عشق کن با ما
که ما جز باختن،
چیزی
نمی خواهیم ازین بازی!
لینک متن
برکه ای گفت به خود / ماه به من خیره شده است
ماه خندید که من چشم به خود دوخته ام
لینک متن
چیستم؟!_خاطره_زخم_فراموش_شده..
لینک متن
در این دریا چه می جویند ماهی های سرگردان؟
مرا آزاد می خواهی؟ به تنگ خویش برگردان
ارسال شده توسط علیرضا عباسی
لینک متن
نمی آید به چشمم هیچ کس غیر از تو
این یعنی:
به لطف عشق، تمرین می کنم یکتاپرستی را
لینک متن
دل از سیاست اهل ریا بکَن... خود باش
هوای مملکت عاشقان سیاسی نیست!!
لینک متن
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است
چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد
لینک متن
غمخوار من به خانه ی غم ها خوش آمدی/با من به جمع مردم تنها خوش آمدی/ بین جماعتی که مراسنگ می زنند/می بینمت/ برای تماشا خوش آمدی
لینک متن
هم از سکوت گریزان ، هم از صدا بیزار
چنین چرا دلتنگم ؟! چنین چرا بیزار
{شهر ۲ - فاضل نظری}
ارسال شده توسط کنجِ خلوت
لینک متن
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبک سریست
لینک متن
اگر به ملک رسیدی
جفا مکن به کسی
که آنچه کاخ تو را خاک می کند
ستم است
لینک متن
صبرم کفاف این همه غم را نمیدهد
سرمایهام کم است و بدهکاریام زیاد
لینک متن
عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخنها که خدا با منِ تنها دارد ...
لینک متن
هنر عشق فراموشی عمر است، ولی
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست
لینک متن
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدی
درد دل ﮐﻦ
ﮔﺎه ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺘﯽ
ﮐﻮ رﻓﯿﻖ رازداری !
ﮐﻮ دل ﭘﺮﻃﺎﻗﺘﯽ ؟
ﺷﻤﻊ وﻗﺘﯽ داﺳﺘﺎﻧﻢ را ﺷﻨﯿﺪ
آﺗﺶ ﮔﺮﻓﺖ
ﺷﺮح ﺣﺎﻟﻢ
را اﮔﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪه ﺑﺎﺷﯽ
راﺣﺘﯽ.....
لینک متن
به شرط آبرو یا جان
قمار عشق کن با ما
که ما جز باختن
چیزی نمی خواهیم از این بازی
لینک متن
عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد،شاید عشق
لینک متن
سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم نکن
بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگینتر است
لینک متن
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه میماند و نا گاه به هم میریزد
لینک متن
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظیاش را بفشارم
لینک متن
به دنبال کسی
جا مانده از پرواز می گردم
مگر بیدار سازد
غافلی را غافلی دیگر
لینک متن
هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرام تو شد ای عشق حلالت
لینک متن
دانهی سرخ اناریم و نگه داشتهاند
دلِ چون سنگِ تو را در دلِ چون شیشهی ما
لینک متن
ظاهر آراسته ام در هوس وصل، ولی
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری
لینک متن
دل به شادیهای بی مقدار این عالم مَبَند
زندگی تنها فرازی در نشیبی ساخته است
لینک متن
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
.
لینک متن
به لطفِ عشق،
تمرین میکنم یکتاپرستی را !
لینک متن
داوری عادل تر از تاریخ در تاریخ نیست
نور هرگز در شبِ ظلمت نمی گردد هلاک
لینک متن
این چشمه ای که بر سر خود می زند مدام
فواره نیست طاقت سر رفته ی من است
لینک متن
تنگ آب اینقدر هم کوچک نمی آمد به چشم
فکر آزادی نمیکردند ماهی ها اگر....
لینک متن
تو را خدا به زمین هدیه داده، چون باران
که آسمان و زمین را به هم بیامیزی
لینک متن
اکنون تو ز من دل زده ای من ز تو دلتنگ
لینک متن
یک عمر برای تو غزل گفتم و افسوس
شعری که سزاوار تو باشد نسرودم
لینک متن
دست پشیمانی به پیشانی گرفتم
یک ننگ پوشانید ننگ دیگری را!
لینک متن
صخره ام
هر قدر بی مهری کنی
می ایستم
لینک متن
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید
ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید
لینک متن
راز این داغ نَه در سجده ی طولانی ماست
بوسه ی اوست که چون مُهر به پیشانی ماست
لینک متن
تو را هوای
به آغوش من رسیدن نیست
و گرنه فاصله ی ما
هنوز یک قدم است...
.
لینک متن
هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن!
بخند! گرچه تو با خنده هم غم انگیزی
لینک متن
به غم دچار چنانم که غم دچار من است ..
لینک متن
نمی آید به چشمم هیچکس غیرازتو...این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتا پرستی را....
لینک متن
ما داغدار بوسه ی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت
لینک متن
هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست
هر کجا پا می گذارم دامنی دل ریخته
لینک متن
گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن!!
باشد ، ولی نصیحت دیوانه می کنی!!
لینک متن
در وفاداری ندیدم هیچ کس را مثل تو
ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی
لینک متن
لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آرزو
از ما به دل مگیر، همین است زندگی
لینک متن
جهان بی عشق
چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست
لینک متن
سکه ی زندگی دو رو دارد
گاه غمگین و گاه غمگینی
لینک متن
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب،
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست،
لینک متن
من با تو به چشم آمدم و هیچ نبودم
لینک متن
خراب تر ز من و بهتر از تو بسیار است
همین بهانه ی آغاز بی وفایی ماست
لینک متن
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درددل کنم و دردسر شود...
ارسال شده توسط KHAAMOSH
لینک متن
آنکه یک عمر به شوق تو، در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست:)!
ارسال شده توسط حرفاینگفته؟
لینک متن
سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده، می بینی که...
ارسال شده توسط حمید سالاری
لینک متن
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز....
بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند
لینک متن
همچنان در پاسخ دشنام می گویم سلام!
عاقلان دانند دیگر حاجت تفسیر نیست..!
و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما...!
لینک متن
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
لینک متن
خبرترین خبر روزگار بیخبریست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد
لینک متن
چاره معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟
لینک متن
گر چشم دوختم به تماشای این و آن
می خواستم که از تو بیابم ، نشانه ای
لینک متن
عشق
یک سینه و هفتاد و دو سَر می خواهد
بچه بازیست مگر عشق؟!
جگر می خواهد...
لینک متن
با عشق ممکن است...
تمام محال ها...
لینک متن
از مشرقِ نگاهِ تو خورشید می دمد
صبحی که با تو می شود آغاز ،
دیدنیست!
لینک متن
ما داغدارِ بوسه ی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت
لینک متن
مثل شب های دگر باز به هم خیره شدند
برکه و ماه ، ولی از سر بی حوصلگی
لینک متن
این چیست
که چون دلهره افتاده به جانم...؟
حال همه خوب است من اما نگرانم...!
لینک متن
چه شوری بهتر از برخورد برق چشم ها باهم
نگاهش را تماشا کن
اگر فهمید حاشا کن
لینک متن
چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرند
همیشه زخم زبان خونبهای زیباییست
لینک متن
ای بغض فرو خورده مرا مَرد نگهدار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم...
لینک متن
فرقى میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه ى سنگ ریزه ها
لینک متن
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند
لینک متن
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست
لینک متن
گَر عشق مَقصد است
خوشا لذّتِ مَسیر ...
لینک متن
خبرداری که شهری روی لبخند تو شاعر شد ؟
چرا اینگونه کافرگونه،بیرحمانه ،میخندی؟
لینک متن
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآیی نیست
لینک متن
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم
لینک متن
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
لینک متن
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست
و گر خطاست
مرا از این خطا ابایی نیست
لینک متن
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
لینک متن
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
لینک متن
ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم
لینک متن
افسردگی به خسته دلی از زمانه نیست
افسرده آن دلی ست که از هم نفس گرفت
لینک متن
ای گل گمان مبر به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند
لینک متن
هنر آن است که عکس تو بیفتد در ماه
ماه در آب که همواره فروریختنی ست
لینک متن
در قنوتم ز خدا عقل طلب می کردم
عشق اما خبر از گوشه ی محراب گرفت
لینک متن
چون صدف، در سینه مروارید پنهان کرده ام
دردل خود مومنم ، در چشم مردم کافرم
لینک متن
زمانه غیر زبان قفس نمی داند
بمان که پَر نزدن حیله ی رهایی ماست
لینک متن
من دلم پیش کسی نیست خیالت راحت ...️
لینک متن
با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
لینک متن
نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو می گیرد
لینک متن
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم
مگر بیدار سازد غافلی را ، غافلی دیگر
لینک متن
لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر ، که تو از طبیب داری....
دکلمه
لینک متن
اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که یاران بِبَرَندَت از یاد
لینک متن