100 متن کوتاه نگاهت ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن نگاهت برای اینستاگرام و بیو واتساپ
مُهم نیست که شانه هایت تجسم است !
و آغوشت خیال
همه یادت اینجاست
نگاهت ، صدایت ، خنده هایت
دیگر چه میخواهم
️️️
شکوفه می دهند رویاهایِ صورتی ام
وقتی رقصِ شور انگیز نگاهت
پروانه ی احساسم را مستانه
به عشق دعوت می کند...
من آن قایقِ بی پارویِ
اقیانوسِ آشوبِ دلت هستم
بیا و سر نشینم باش....
بیا تا ساحلِ امنِ نگاهت
عاشقانه همنشینم باش
بی نظیر جان!
این خیال خوب توست که
بهانه ای میشود از برای لبخندهایم؛
در تمام عاشقانه هایی که تجویز میکنی در هر نسخه با یک نگاهت از برایم؛
عمیق و واقعی!
یک سو تویی و حادثه ی چشم سیاهت
یک سو منم و حسرت یک لحظه نگاهت
از حسرت دیدار همینقدر بدان که
همرنگ شده بخت من و موی سیاهت
نگاهت را دوست دارم
نگاهی که ازروی محبت ست
نگاه تو با نگاه من
درآمیخت
وعشقی جاودانه ساخت
عشقی که مرا می برد
به کوه ودشت
به جنگل سر سبز شمال
چشم شکلاتی من
دوستت دارم
با چشمانی باز
رویاهایی را می بینم
که در سکوت اتاق،
ورق ورق
شعر می شوند....
برگرفته
از آوای ماهوری نگاهت
تا اقیانوس آرام آغوشت
وَ ”جهان ” چه کوچَک می شود،
آن گاه که تو در این حوالی باشی!
درست به اندازهٔ ”چَشمهایت”،
به اندازه ”نگاهت” !
وَ ”جهان ” چه زیبا می شود،
آن گاه که تو اینجا باشی!
درست شبیه ”تو” می شود..!
چشمهایت خورشید جهانم و
دستهایت حصار آن است!
صدایت باران خاکش است و
نگاهت هم آسمان آن!
اصلا تمامِ وجود تو
سرزمین من است و
بس..!
مگر تابیده خورشید نگاهت
چراغانی شده رخسار ماهت؟
تو از جنس ملائک در زمینی
شدم محو دوچشمان سیاهت
شبیه مرداب بغلم کن
بوسه ای کنج لبم بنشان
نگاهت مزاحم نیست
برای کشتن اجازه نیاز نیست..... ...
«فاطمه دشتی»
بر سر کوچه بن بست دلم خیمه زدم
تنها با مرور چشمانت دلم پیر میشود
التماست میکنم برگرد
تنها این غرور برایم مانده بود آن هم حراج نگاهت.......
«فاطمه دشتی»
میان موج نگاهت
چنان در آشوبم
که از تلاطم قلبت، به سینه می کوبم.
حجت اله حبیبی
جان دلم
می شود حوالی چشمانت را
خوب بگردم؟!
راستش را بخواهی
دست و پایم را میان نگاهت
گم کرده ام ...
ای کاش
نگاهم به نگاهت گره می خورد
تا شهرِ دلم ،
پر شود از عطر نگاهت.......
حجت اله حبیبی
دوستت دارم حتی اگر یکبار هم با فانوس نگاهت از کوچه های تاریک قلب من بگذری ...
بویِ شور انگیزِ باران میدهی
با نگاهت بر دلم جان میدهی
بسڪہ خوب ومھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان میدهی
تلخی نگاهت مانند قهوه!
شیرینی لب هایت مانند عسل،
چه تضاد زیبایی ایجاد کرده است؛
طول راه چشم تا لب هایت.
نگاهت عین یک بُت شکنِ که بت ،احساس من و می شکنه.
اسما رحمانی(آیناجهانی)
نگاهم با نگاهت روبه رو میشه
دل توو سینه زیر و رو میشه
اسما رحمانی
مثلِ اون عکسی که قایمکی نِگهش داشتم
وَ هنوز گاهی نگاهش می کنم . .
مثلِ آهنگی که هیچوقت پاکش نمی کنم
ولی رَدش میکنم ؛
هنوزم دلم پیشته . .
!💙🎼
عاشقانه هایم را به آغوش نگاهت می سپارم
-مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
تبسم
نگاهت
جام جهان بود
مرا....
-مهدی ابراهیم پورعزیزی (نجوا)
https://t.me/mhediebrahimpoor
سهمم شد
قاب نگاهت
در گرداب بی هم نفسی
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
هر صبح
با طلوع نگاهت
بر سجاده ی دوست دارمت
می نشینم
و پیشانی بر مِهرت می گذارم
با حیّ علی الصلاة عشق
که از مناره های قلبم
شنیده می شود
بادصبا
رقص نگاهت دلم را لرزاند
ن گیسوی بلندو رخ زیبایت..
المیراپناهی-درین کبود
سپیدارِ سپیده، شد شکوفا
در احساسم شکفت امواجِ رویا
به چشم اندازِ زیبای نگاهت
دوباره، دوختم چشمِ دلم را
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس
نگاهت شعر پاییز است ، لبت آواز گندم زار
برای دیدن باران دو چشمم را تماشا کن
حجت اله حبیبی
ای تنِ تو معبدِ هر ترانه ای
با من از ایوانِ نگاهت شعر بخوان
شیما رحمانی
اگر دیدی کسی از دومصرع چشمانت شاه بیتی
ازامتداد نگاهت غزلی
واز پهنای صورتت شعری نوشت
شاعر نیست عاشق است ؛ به قلم ش شک نکن...
✍️رضا کهنسال آستانی
آهای دخترک چوپان
خماری چشمانت را
از کدامین آهو
به ارث برده ای
که هر صیادی
چوپان نگاهت می شود
علی مولایی
آغوشت را
چگونه روزه بگیرم
وقتی عسل چشمانت
دهان نگاهم راآب می اندازد
ومن
پنهانی قورت می دهم
طعم نگاهت را
علی مولایی
از نگاهم، از نگاهت
می شود فهمید که؛
چشمِ عاشق ها پر است،
از حرف هایِ بی صدا...!
آغوش تو
امن ترین نقطه دنیاست
آنگاه که نگاهم به نگاهت
گره می خورد
زهرا نمازخواجو بیتا
دست خودم نیست
که پوستِ نگاهم،
به نگاهت چسبیده
نمی توانم
نمی توانم
حتی یک پلک
از تو جدا شوم
«آرمان پرناک»
تو همان تنگ بلوری که ب تمنای نگاهت
ماهی سرخ دلم می لرزد
آنقدر صاف و زلالی که
تبسم بزنی
رعشه ای بر دل و جانم افتد