به کجا باید رفت ...
دل ما تنگ تر از تنهایی ست
دل ما ز غمگینی پرواز خفته ای
لنگیده است
در اوج تنهایی شخصی مرموز
یک شروع منتظر است
آن شروع...
که قصه ی آغازی یک خاطره است
به کجا باید رفت
به کجا بال گشود
و کجای سفر ترانه باید ایستاد
نه از آن ..
هیاهوی پنجره بغضی تر شد
نه از این ...
کرشمه شب ها صدفی لب تر کرد
چه کسی بود که خندید و رهید
چه کسی بود
در محوطه غمگین خوابید!؟
دل ما زین خبر نامعلوم گریان شده است
دل ما خانه ی تنهایی غربت زایی ست
که در آن هیچ کسی آرام نیست
رعنا ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR