زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
اشعار معاصر
یلدا با مهر و محبت یلداست
با دوست داشتن ...
عشق ...
علاقه ...
عاطفه...
با دستهای اناری مادرم
با خاطره های شیرین پدرم
یلدا بهانه ای ست برای از تو گفتن
رعنا ابراهیمی فرد...
متن رعنا ابراهیمی فرد
زندگی ...
در گذر ثانیه هاست
زندگی ...
رمز مبهم دقیقه هاست
شور شب ...
شور خنده هاست
شورِقدم زدن کنارِ ساحلِ دل است
زندگی ...
محو شدن در افق خاطره هاست
زندگی را دریاب
رعنا ابراهیمی فرد...
متن رعنا ابراهیمی فرد
در پشت ابرها ...
یک چهره ی غمگین ، پنهان است
در پشت ابرها ...
حرف های مشکوک ، به دنبال بهانه اند
و حرف های تطهیر نگرانند
کرکس های چندش آور آزادانه در آسمان پرواز می کنند
پاکی چه غریب است
پاکی با تمام وسعت اش ...
در میان حرف های مشکوک ، غریب ا...
متن رعنا ابراهیمی فرد
وقتی چشمانمان..
کنج اتاق خلوتی را می گزیند
می دانیم زمستان رسیده است
و عمر ما در رکود باتلاقی مسدود است
وقتی سوار الاکلنگ چوبی می شویم
و باد از سر ما می گذرد
لحظه ای طعم شیرین خوشبختی را می چشیم
احساس دوران کودکی
احساس باهم بودن
و احساس اینک...
متن رعنا ابراهیمی فرد
شیشه های شفاف سرد یخی
از بلور های تنگ آسمان
همچنان می بارد و می بارد
و دخترانی که عاشق برف اند
زیر چراغ می ایستند
تا روزی ...
دانه های متشخص برف را
در میان اوهام برفی اشان
در میان خیال های شیرین سپید هجا کنند
و تکرار کنند
زیستن را ...
خندی...
متن رعنا ابراهیمی فرد
در سکوت خالی شب
در سکوتی که پنجره مات و مبهوت
به بیداری ثانیه ها می اندیشد
کسی منتظر است !
کسی خسته تر از صدا
خسته تر از انتظار
خسته تر از طبیعت است
در این شبی که همه در آرامش اند
خواب از سر شخصی پریده است !
درختانی که دلتنگ اند
اما ، استوا...
متن رعنا ابراهیمی فرد
برگ درختان غمگین است
برگ درختان، غمگین است
صدا...
صدا، خشمگین است
و هیاهوی یک - فریادِ دیرینه
در میان وزش های تند باد
در میان انسانهای نامشخص
و حرفهای دروغ، طغیان می کند
پرده ی حریر پنجره را باد زده است
و کسی پر رویانه
در میان صحبتهای هزار ...
متن رعنا ابراهیمی فرد
پر گشایم در باد
هر کجا باشد ، باشد
پرواز خواهم کرد
تند برخواهم خاست
و خواهم رفت
به کوی سبز سپیدار رویایی!
به ابدیت مطلق یک وجدان
به شهرهای محکمه دار سنگ فرش
که صحبت چلچله را
از میان شیشه های سرد مکدر
که روزی فریاد خواهند کشید
با صداقت آواز...
متن رعنا ابراهیمی فرد
من با زمین...
من با آسمان، حرفی ندارم
ماه و چراغها
در یک خطوط پیوسته هستند
و جاده ها مکعب های متحرک را
به حرکت تشویق می کنند
صدا..
از عمق درد
ازعمق یک مسیر ولخرج
به گوش می رسد
و کسی که جان ما را مفت
از آسمان خریده است
وقتی...
پایان مرگ م...
متن رعنا ابراهیمی فرد
وقتی نگاه پر سکوتم را ...
بر قاب خالی خاطره های قدیمی می اندازم
نمی دانم...
از جان این دنیا چه می خواهم
وقتی ترنم سبز بادهای وحشی بودن را
مژه های به خواب رفته ام را
از میان واژه های خیالی و توهم بار
از میان چهار چوب منظبط یک قانون
به انتظار ی...
متن رعنا ابراهیمی فرد
ماه در یک شب به زمین می رسد
و دنیا همیشه ...
در یک وضع عادی نمی چرخد
زمان مسدود است
و خواب از چشمانمان پریده است
ماه در یک شب به زمین می رسد
و ما می دانیم ...
که چقدر راه را بی میل آمده ایم
هیچ کس ...
در این دنیای واهی...
انصاف را رعایت نم...
متن رعنا ابراهیمی فرد
خیره در نقطه ای پر ابهام
خیره در کشاله یک شمع
خیره در اندوه وحشتناک زمان
انگار همه شب نگاه ها ...
در پس پرده ی یک راز مات و مبهوت است
نگاهی پر از سکوت ...
پر از زجه ...
پر از مرگ تکراری چشمی مصلوب
و نقطه ای که پر از ابهام
پر از واژگونی ه...
متن رعنا ابراهیمی فرد
در مسیری که درآن...
رستن های ابدی متوقف شده است!
در خانه ای که انتظار...
بامش را فرا گرفته است
تنهایی ام...
به زیر درخت انار مهمان است
مرا بکشید...
ای حقیقت های بی انصاف
مرا بکشید...
قلب من، از سنگینی یک جدایی
از سختی یک مرگ می سوزد...
متن رعنا ابراهیمی فرد
قلب دنیا زخمی ست
قلب کره ی خاکی می لرزد
و قلب زمین ...
در تپش اضطراب می غلطد
و دنیایی که پر از سکوت سه بعدی ست
حقیقت با کدامین عقربه های ساعت
خود را آویخته است که پیدا نیست
هر دو نالان اند
زمین از لگد مال شدن
و آسمان از درد دوری
گاهی قلبی....
متن رعنا ابراهیمی فرد
نگران هستم
چیزی مرا ربوده است ...
در این جاده های دور
که نگاه ها به سوی تکاپوی گندم زار است
من کسی را گم کرده ام
آسمان آبی ست
و کوه ها خود را از خجالت پنهان می کنند
من جایی را سراغ دارم
که جنازه ها را در آنجا دفن می کنند
و خورشید بی احساسی...
متن رعنا ابراهیمی فرد
شب طنین افکنده است
شب طنین افکنده است
و صدای زوزه ی سگان ولگردی
که امشب برای اولین بار
در خانه ی همسایه مهمان اند
مادر...
از همه حساس تر است
و می گوید ...
حرف گل سرخ را باد نمی فهمد
شب دارد می گرید
تنها ...
درختان زبان مرا می فهمند
گلها...
متن رعنا ابراهیمی فرد
رد پایم مانده است ...
رد پایم ...
کنار سم یک اسب خیالی
روی شفافیت بلورین برف
روی ذرات خاک ...
مثال یک خاطره ی فراموش شده ی قدیمی
مانده است...
من میان قدم هایم
قدم زنان ...
تا خانه ای گمنام می رفتم
من ...
به کلمه ی ساده ی خوشبختی می نگرم
ا...
متن رعنا ابراهیمی فرد
غوغا غروب را
در میان نگاههای خسته ی من
خواهد کاشت
کار من . . .
رسیدن ، به نقطه ای مشوش است
آسمان ، ابر تیره به خود خواهد دید
و شب . . .
چلچراغ های بی معنی
اشک را معنا خواهند کرد
گریستن ، معمایی ساده است
و چه زیباست . . .
لحظه ی سکوت
لحظه ...
متن رعنا ابراهیمی فرد
خانه تنهاست!
بسان دختری که تنهایی اش
تا ابدیت جاری ست
باران چند روزی ست باریده است
و ستاره ها...
از دید زمان پنهان مانده اند
خیابان منتظر است
و نگاهی که لابلای خورشید
ثانیه ها را می شمارد
زندگی همچون آبی روان جاری ست
حرف ها...
در پشت نگ...
متن رعنا ابراهیمی فرد
من از غرابت تنهایی می آیم
از جایی می آیم
که انسانهایش بوی ساده زیستن را ندارند
من از میان سکوت و توهم می آیم
از میان...
خم کوچه هایی که هنوز از آنها عبور نکرده ایم
از میان صدها هیاهوی فریب
که هنوز ...
در پس پرده های مشکوک حرف پنهان مانده ان...
متن رعنا ابراهیمی فرد
به خاطرم بسپارید
که هوا بی خورشید مانده است
به خاطرم بسپارید
که کسی، در پشت پنجرۀ تاریک من
خورشیدی نخواهد زایید
دست از سر من بردارید!
دست از سر من بردارید!
رنگ نور...
رنگ زرد...
رنگ آفتاب را
به دستانم بسپارید
تا خورشید را..
سرزمین اشباح ...
متن رعنا ابراهیمی فرد
تصویر ها چه مظلومانه مرا می نگرند
هوا تاریک است و زیستن دشوار
یک درد ناهنگام...
یک درد ناپیدا...
یک درد پنهان...
انصاف نیست...
جوانه ها، در سرزمین سیمانی بخوابند
آنها معصوم اند
معصومانه، پناهشان دهیم
تا شب را، احساس نکنند
تا نداند...
در ام...
متن رعنا ابراهیمی فرد
تخیل لحظه های روشنایی
درختان پاییز را - توهم بار - کرده است
لحظه های امیدوار با ناامید
گلاویز خواهند شد
و زنبورها برای پادشاهی کندوی خود
جنگ خواهند کرد
ای مظلوم همیشگی
احساسها را نکشید
بگذارید
در باد آزادانه هوا بخورند
رعنا ابراهیمی فرد...
متن رعنا ابراهیمی فرد
من امتداد خواهم داد
من تا فاصله ی بین بودن و زیستن
امتداد خواهم داد
من آبستن حرفم...
دوست دارم در - غار حرا - نماز بخوانم
آب، از سر ما گذشته است
بگذارید حرف های خشن
بی پروا، در میان هوا موج زند
من قلبم را داده ام
من قلبم را
به شکست های - وح...
متن رعنا ابراهیمی فرد
از دیار واژگونی ها خواهم پرسید
از چه نالانی !؟
از کدامین رنگ ها...
از کدامین واژه ها...
از کدامین، نفرت بارترین نفرین ها
نفرین بر،
زباله های انسان نما
نفرین بر،
آشغال ها...
بیهودگی ها...
در میان نقاب دو رویها
جایی که آبگینه ها خرد شده اند...
متن رعنا ابراهیمی فرد
انشایی از:
دوست داشتن...
علاقه ...
عشق...
آن گنجشک ها
که به خاطر عشق، شاهین گشتند
مردند...
حقیقت، واژگون شده است
و خاک مثال عشق آنها را
از میان دریچه ی کوچک بلور
بر باد سپرده است.
قلب های منقلب
قلبهای شیرین و فرهاد
لیلی و مجنون...
قلب ه...
متن رعنا ابراهیمی فرد
توهای خالی اطرافیان
درختان پاییز را
توهم بار کرده اند
و من، برای خودم
که صدای پرندگان را می فهمم
اما نمی خواهم جواب دهم، ناراحت هستم
ای کاش...
منسجم ترین
صبح ها، باز می گشت
تا پرندگان
در میان تاریکی شب، جان نمی دادند
پرنده در کنارم، جان می...
متن رعنا ابراهیمی فرد
خنده های تلخ...
خنده های مصلوب...
خنده های بازمانده از قافله
و کسی که توان گریه ندارد
هزار بار می خندد
حکایت خیلی ها
حکایت همان، خنده است
خنده های ناتمام شکست
خنده های -
بهت زده ی غریب
خنده های نا ملموس ابهام
رعنا ابراهیمی فرد...
متن رعنا ابراهیمی فرد
ای مظلوم همیشگی
جلوی آینه - آنقدر زیبا - بودم
که پرندگان
برای من - تَن تَن - می خواندند
ودلهایی که
برایم می تپید ند
نقش عاشق پیشه های مظلوم را
چه کسی بازی خواهد کرد
فهم، مشکل است
و شب تنها...
و جیرجیرکهایی که
سازهای شب را در اختیار دارند
...
متن رعنا ابراهیمی فرد
هیچ چیز مرا راضی نخواهد ساخت
و تردید چه کنم ها
بر فراز خانه های تخیل شادمانه می رقصند
می دانم...
تنها، آرزوی یک خیال خوش
ساعتهای منزوی را
به - انتهای شب - امتداد خواهد داد
من باران غمگین روزگار را
در پسِ پرده های به ظاهر آرام
دوست بازی خواهم...
متن رعنا ابراهیمی فرد
ادامه