زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

این منم... که در اعماق بی انتهای سیاه چاله ی زندگی به انتظار نوری...
نوری که درد چشمان خیس خورده ی مرا کمی با گرمای جان دهنده اش تسکین دهد...
دستم را بلند میکنم
فریاد میزنم
و در عمق وجودم میشکنم
در دریای سیاهی ذهنم دست و پا میزنم
تا مبادا غرق شوم
تا مبادا جانم را بگیرد....
من نور را می خواهم
میخواهم
تا دستان گرمی باشند
بر شانه های شکسته ام
که سالهاست....
زیر بار خفه کننده ی زندگی
له شده اند
ZibaMatn.IR

jody_abot ارسال شده توسط
jody_abot


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×