زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

کودکی خیال
خدایی ؛ ندانسته ام چه بودم و از چه آم ساخت مرا؟
تنها در کودکی خیالم و تاریکی شبم از دور دستها نور امیدی سوسو میزند و قلب کوچکم را به طپش وا میداشت تا سایه زندگی را بر سرم ببینم.
سیلی سخت روزگار بر گونه هایم نواخته شد، تا که بیداری را در خواب غفلت احساس کنم.
با که و کدامین راه امده ام...
به کجا خواهم رفت...!
ZibaMatn.IR

زمان کافه عاشقانه ارسال شده توسط
زمان کافه عاشقانه


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن