باز امشب دل به یادت بی قراری می کند
نیستی و غم اندرونم دل سواری می کند
دل خیال روی تو لحظه به لحظه می کند
گر چه عقلم از جفایت حس خواری می کند
کودک دل میتپد با خواهشی در هر طپش
تا لحظه دیدار تو لحظه شماری می کند
داغ دل از بی پناهی گریه ام از بی کسی ست
آنچه گرم ست اشک چشم ست گونه جاری می کند
نفسم مست شده از بوی نفس های توست
با هوای یاد توست دل پایداری میکند
ربنا ای خالق ماه آتنا آن ماه آمین
کفر نباشد ربنا هم بی اعتباری می کند
ZibaMatn.IR