باز آمده چنگیز و ، تو کشور بی لشگر
گرفته از جهل تو صدها نیزه و خنجر
چنگیز های امروز هر روز می ریزند
خون هزاران جوان با رسانه و خبر
شک میکنم گاهی به عاقل بودنم وقتی
می ریزد از هر سو خبر با سنگ زور و زر
تب میکنم لرز میکنم هی ضعف می گیرم
وقتی مجسم میکنم درد تو را در سر
تو آبروی محمدی قدیس انجیلی
باید بسوزانی یهودا را به خشم آخر
تو صبر ایوبی و در پاکی خود مریم
در اراده ابراهیمی و در مهر چون هاجر
ZibaMatn.IR