دوری
هرچند در من نشسته ای
و جای من شعر می گویی
من اما !
تمام فاصله ها را
می شناسمت وجب به وجب تا دور
با سال های بر باد رفته ی عمرم
خو گرفته ام در کف دستانت
و سروده ام شعر
با لحن ساده ی انگشتانت
مرا با بارش هر باران
با خواندن هر ترانه
به یاد آور
من با همین خیال ها زنده ام...
ZibaMatn.IR