زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
نویسنده و شاعر: عاطفه مختاری
چه شاعرانه مرگیست، خوابیدن روی کلماتی که بی نیازت میکنند از فریاد_
می خواستم داشته باشمت!
در کنار تمام نداشته هام
تو تنها؛
نداشته ی داشتنی ام بودی
اما ندانستم!
قانون قفس تنهایی ست......
متن غمگین
یک نفر هست
که با تو قدم می زند
با تو می خندد
با تو و برای تو گریه می کند
یک نفر هست که آرزوهایش را
در گوشِ باد نجوا می کند
و دوستت دارم هایش را به رود می سپارد
یک نفر هست؛
جاری
اما دور از تو
دورتر از چشم های براق
و نفس های اردیبهشتی ات
...
متن عاطفه مختاری
جریان دارد رنگین کمانی از عشق در رگهایم
مرا با هر باران به یاد آور...
متن عاطفه مختاری
هنوزم با تمام تیرهایی که بر تن م نشست
زن م
هنوزم صورتی گل دار
سینه ریزی سرخ
و لب های سرخ ترم
بوی زندگی می دهد
خواستی از خود بگیری ام؟
چه شد؟
نه تو آن؛ آنِ من بودی
و نه من؛ از آنِ تو
می دانم
می دانی!
برای هرگزی
و برای زندگی هرگزها
بیا
ب...
متن عاطفه مختاری
از آن روزی که با کفشهای آلوده و پر از گِل و لای
بر برف ِدل پای نهادی؛
حالم شبیه پرنده ای ست در قفس
نه راه پرواز را میداند
و نه دوستی با قفس
من النهار بأحذیة قذرة وملیئة بالطین
مثبتة على الثلج
أشعر وکأننی طائر فی قفص
إنه لا یعرف طر...
متن عاطفه مختاری
به فریاد لب های کویری م نه!
به فریاد فنجان های تشنه از بوسه ات چه
نمی رسی؟
نه!؟...
متن عاطفه مختاری
هیچ منی بدون تو وجود ندارد؛
همان طور که نه قلبی بدون خون وجود دارد
و نه فکری بدون ذهن...
متن عاطفه مختاری
در محاصره ام
همانند دریایی که هر چه تقلا می کند
رها نمی شود...
متن عاطفه مختاری
اختیار اشک چیست؟
اختیار آن را هم ندارم چه برسد به اختیار داشتن تو ...
متن عاطفه مختاری
در انزوای تن، شیری زندگی می کند
که سالیان دور
اُبهت ش را به چشمانِ آهویی گریزان
باخته است...
متن عاطفه مختاری
خواستم خلاصه شوم در تو
دریغ!
تو خلاصه ای در دیگری...
متن عاطفه مختاری
به زیبایی یک زن
و به درخشش آفتاب
با حواسی پنج گانه
زنانگی ام را در چشمانت شعر می کنم
تا کلمات در دهانت به رقص آیند
و بر زبانت
جاری شود نامم...
متن شعر کوتاه عاشقانه
خلاصه ای از من در تو
و این آغاز پایان هاست
وقتی دنیا با چشم تو آغاز
و با چشم تو پایان می پذیرد......
متن عاطفه مختاری
نهنگ تنهایی
افتاده در برکه ی زندگی
نه جای برای ماندنش است
و نه راه برای رفتنش
باید قاتل خود شود
تا تمامش حل شود
در این تن مهجور و پر فریاد...
متن عاطفه مختاری
گردن نزن
روزهایی را که با تو صرف شد
و شب هایی که تو را بر تنم کرد
بی تو
همه چیز از دست می افتد
حتی این تن
که بوی تو را می دهد
برگرد
مثال رودی به دریا
پرستویی به آشیانه
روحی به تن
خونی به رگ
و آبی به ریشه
رنگین کمان بعد از باران چشیدن...
متن عاطفه مختاری
حلالم شو
پیدایم کن !
حلالم شو
حل کن مرا
در لابه لای فصل های تنت
در این کوچه های پر کوچ
پلک به پلک می بارد غم
و یکی یکی می زند به خواب مرا
تا نبینم که چقدر سنگین است
عمق فاجعه ی نبودنت
رهایم کن !
از این بند در بند کشیده
تا بفهمم !
...
متن عاطفه مختاری
صدایت که به گوش هایم آویخت
رد عشق بر سینه ام نشست
در تو به جستجوی خود پا نهادم
تا با فتح خود ، تو را تصاحب کنم
تو که تکثیر یافته ای در من
و از دهانت خورشید متولد می شود
و شب در آن به خواب فرو می رود .
تو که بر پوست ستاره خط می کشی
تا مسیر عش...
متن عاشقانه غمگین
در تهرانی ترین حالت تهران
در آن دود و دم
و خفقان
در آن لحظه ی سوت و کور و غمگین
دوستت خواهم داشت
در میان رود سِن
در هیاهوی خنده های بی امان
دوستت خواهم داشت
قدم زنان
در بهشت سن سپاستین
در میان تپه های سبز
و ساحل صدفی
دوستت خواهم داشت
...
متن شعر عاشقانه
قصه ی عشق چشمانت
غصه ی پر رمز و راز خاطرات ست
و هزار و یک شبی
که قصه ی تنهایی ام شد...
متن عاطفه مختاری
تو باید باشی
تا عشق باشد
تا زندگی جریان داشته باشد
تا درخت در خاک ریشه بدواند
آسمان؛ ماه و خورشید را در آغوش بگیرد
تو باید باشی
تا زندگی زیبا بماند
منِ بی تو
یعنی مرگ موروثی
در هستی......
متن عاطفه مختاری
طلوع همه با توست
و غروب بی تو
بگو چگونه زاده نشوم
در وطنی به نام آغوش
و شعله نکشم
با آتش چشمانت
وقتی جنگ تنگاتنگ با تو
به انقلاب ابدی می انجامد
و دهان ماهت
به کلمات تاریک دستانم نور می فشاند
آنگاه که بی وقت سر می زنی به خواب
و لحظه ها را...
متن عاطفه مختاری
لب به لب می شوم
بر لب فنجانی که از لبت
بوسه ای گرفت
آن هنگام که لب بسته بودم
به سکوتی پر فریاد
تا رسوا نشود
آن دل که سال ها
زد نقشی خیالی بر لبت
بی آنکه ذره ای
لمسش کرده باشی...
متن عاطفه مختاری
چه شاعرانه مرگی ست
خوابیدن روی کلماتی که
بی نیازت می کنند از فریاد ...
متن عاطفه مختاری
سپیدترین حاشیه
میان سبز و سرخ نگاهت
برهنگی معنی ندارد.
گاهی به گنگی
حرفی پرت می کنی
و گاهی هم چُنان شفاف
که آینه در برابرش لُنگ می اندازد.
تو
اهل حاشیه،
اهل دیواری که چین را از جهان جدا کرد
نبودی،
همان قدر در جهان سوم ت غرقی
که من از...
متن عاطفه مختاری
این روزها از همه چیز می ترسم
از دوری
از نزدیکی
از بودن
از نبودن
و حتی از تو
آری تو ترسناک ترین شیرینی جهانی،
همانند قند بر تن می نشینی
و همانند مرض قند
از درون، تمامِ سلول های حسی تن را می بلعی.
این روزها از همه چیز می ترسم،
نه به خاطر...
متن دلنوشته عاشقانه
حرفات آبی بود بر آتش؛
نگران نباش!
الان آرام و خاموشم...
متن عاطفه مختاری
دلم را کجا برده ای
که هر کجا را نگاه می کنم
فقط تو یی را می بینم
که هرگز نداشته ام
اما با او زندگی ها کرده ام......
متن دلنوشته عاشقانه
یک بوسه فقط فاصله است
تا تن من با تن تو
تا یکی شدن،تا در آغوش هم
تا ابد مردن
فقط یک بوسه فاصله
تا زنده شدن شوق استخوان هام؛
با سماجت انگشتانت،
در لمس مدیترانه ی موهام،
یک بوسه فاصله،
تا گل دادن فصل پنجم احساس،
در پیوند لب و پیشانی
و رقص ک...
متن عاشقانه
نوشت نیازم به تو
مثل نیازم به هواست
همین قدر ساده و حیاتی
این و که فهمیدی
عشقم رو لمس خواهی کرد......
متن جملات عاشقانه
و عشق یعنی تو
تویی که در راه دوست داشتنت
دیوانه ام کردی
و به تاراج برده ای این هوش و حواس را
بگو چگونه فدا نشوم
برای تویی که هم دردی و هم درمان...
متن دلنوشته عاشقانه
ادامه