زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نشسته ای بر شاخه های رها
و باد را به طاعتی مُوهوم فرا می خوانی
و نمی دانی دست های او
در انحنای هیچ شکلی نمی ماند

ای غنچه لجوج!
به سطح بیاور مجال شکُفتن را
تا بتابد به نقطه های کور
و همچنان که هوا از اعماقت می گذرد
بی اعتبار شود سایه های تنهایی.

ببین!
چطور در این مسیر فراموشی!
در این برگ های بازیگوش
نام تو تکرار می شود
بر لب های قناری، بر رگ های روز
و خواب طالع ام را بهم می ریزد.

ای اقبال سبز
بگو چند ستاره به خواب بهار تکانده ای؟
که حالا به هر سو قنوت می گیرم
تو روییده ای!

ببین!
تمام این سطرها
نام تو را در اختفای خود دارند
در قد کشیدنی ممتد.

حالا کافیست؛ چشم بدوزم
به رستاخیز سرانگشتانت
تا نور در رگهای تو جا باز کند
در فرصتی که شب مرور نمی شود

ای جنبش زیبا
بگو چطور بگریزم از تو؟
که من سالهاست در طواف تو زیسته ام.
ZibaMatn.IR

اشعار مریم‌گمار ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن