در بت خانه نشستم
در میخانه زدم
همره ی میخانه شدم
در بت خانه شکستم
بت عشق را ستودم
در میخانه شکستم
عشق را مقدس شمردم
دگر نام بتی نزاشتم
آخرش ،سر در بتخانه نوشتند
عشق را بت نکنید
بت را عشق نکنید
عشق را رهایی نامید!
بت عشق را بشکنید!
عشق را رهایی نامید
نامش را بت نکنید
عاشقان!
رها کنید
عشق را وفا کنید
عاشقان صدا کنید
نشکنید!
وفای عشق.
ZibaMatn.IR