هرکسے دیدهٔ خود را به حرام اندازد
روحِ خود را زِ هوس زود به دام اندازد
چاه از یکطرف و خواهش مُرداب زِ شوق
مانده شب ، ماه ، رُخش را به کدام اندازد
شاعران از تو به وجد آمده و مَحو رُخت
هر کدام از تو به هرگونه کلام اندازد
زن که باشے و سراپا همه عشق و همه نور
نتواند که تو را کَس به ظَلام اندازد
آسمان راه “فرشته” است که خورشید در آن
نورِ زیباے شما را لب بام اندازد
ZibaMatn.IR