عاشقانه های قدیمی قشنگ تر بود ؛ به بهونه تلفن عمومی هم که شده بود میرفتن تو صف وایمیسادن یواشکی صدای دلبرُ گوش میکردن ؛ یا ظرف آش نذری بهونه دیدن یار میشد
دیگه نه تلفن ها عمومیه نه کسی توی ظرف آش میده واسه همینم کم کم عشق ها شبیه شارژ گوشی و ظرفای یه بار مصرف شد.
دیگه نه کسی کِرشمه زُلفِ یار میبینه ؛ نه اون غَمزه نگاه های قایمکی سر کوچه رو ؛ نه لوندی چادر های گل گلی رو ...
حالا کِرشمه ها شده عکسای پروفایل و غمزه شده دیر جواب دادن پیام ها و لوندی هم شده چند تا گیف سکسی
گمونم نسل ما از عشق فروغ و شهریار فقط باید شعراشو بخونه وگرنه من یار حریفی نمی بینم در این دوران.
ZibaMatn.IR