100 متن کوتاه امید صباغ نو ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن امید صباغ نو برای اینستاگرام و بیو واتساپ
گیرم غم روزگار سنگین باشد
گیرم دل بی قرار غمگین باشد
باید بکَنیم بیستونی در خویش
تا آخر شاهنامه...
شیرین باشد!
لینک متن
سنگم، اما به خدا اخمِ ظریفی کافیست
ناگهان ذوب کند قلبِ دماوند مرا...
لینک متن
دنبالِ خوش نشستنِ تاسم، ولی چه سود
قانونِ مارپله چنان تخته نرد نیست...
لینک متن
صبحها چشم به اخبار حوادث دارم
تا ببینم که رسیده خبرِ چند نفر؟!
لینک متن
شیرینیات به کام رقیب است و تلخیاش
عمری مرا به خلسهی بیداد میبَرَد...
لینک متن
شیطنت های من دیوانه را جدی نگیر
پشت این لبخندها سی سال غم دارم رفیق!
لینک متن
لحظه لحظهی تو را خط به خط سرودهام
رفتهایّ و رفتهاند شور و حال این خطوط!
لینک متن
مثل قایم باشکِ دوران خوب کودکی
هرچه از تو میگریزم، باز پیدا میکنی...
لینک متن
کسی از ظاهر یک کوه
حالش را نمی فهمد
به ظاهرساکتم ،
در سینه ام آتشفشان دارم
لینک متن
اینجا تمام حنجره ها لاف می زنند
هرگز کسی هرآنچه که می گفت ، آن نبود !
ارسال شده توسط عطیه چک نژادیان
لینک متن
فرهادم! اما چند سالی دیر فهمیدم
افتاده دست دشمنانم قصر شیرینم...
لینک متن
وقتی که چشم لال و زبان، کور و کر شود
زخم آن زمان زبان به سخن باز میکند...
لینک متن
در قهوهایِ چشم تو خواندم که محال است
آنکس که مرا عاشق خود کرد نباشی!
لینک متن
گفتی که دل به آبیِ دریا بزن؛
بیا...
کو چشم آبی ات که خودم را فدا کنم؟
لینک متن
حل شدی در خون بیرنگم شبیه حبّه قند
سخت و سنگین، مثل فرمول ریاضی نیستی!
لینک متن
به ظاهر ساکتم
در سینه ام آتشفشان دارم...
لینک متن
هر کسی را بهر
کاری ساختن
کار من دیوانه ی او بودن است
لینک متن
زن که باشی بیکلاهی هم برایت عار نیست
شال خود را در عوض، هر روز قاضی میکنی!
لینک متن
تاریخ بیحضور تو یعنی دروغ محض
هر سال بیست_و_هفتم_آبان جهنم است
.
.
لینک متن
به جز تو قلب خودم را به هیچ کس نسِپردم
تو هم غمی به جهانم اضافه کردی و رفتی...
لینک متن
دیگر سکوتم از رضایت نیست، آخر
قفلی که بستی بر دهانم، بیکلید است...
.
لینک متن
تا گفتم عاشقت شدهام دورتر شدی
سهم من از وجود تو اندوه و آه شد...
لینک متن
ای نیمهی پنهان من! دوری ولی نزدیک
با روح خود تسخیر کن جسم شرورم را
لینک متن
ای ضمیر مفرد حاضر! منِ دیوانه را
با کدامین فرض، تحلیلِ ریاضی میکنی؟!
لینک متن
دلیل این همه احساس را نمیدانم
نپرس این که چرا تو... جواب راحت نیست!
لینک متن
پاییز هم گذشت و به جز حسرتش نماند
مثل خودت که رفتی و دیگر نیامدی
لینک متن
یکروز سمت شهر خودم کوچ میکنم
با دردهای کهنه و غمهای بیشمار...
لینک متن
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدیّ وُ همهی فرضیهها ریخت به هم !
لینک متن
از بس دلش دریاست، بغضمرا که فهمید
وا کرد سمت روشنی دروازهاش را...
لینک متن
گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست
لینک متن
کو آن رفیق مدعیِ روزهای سخت؟
تا با غم تو عکس بگیرد به یادگار...
لینک متن
هرچه غم، ذهنِ مرا خسته و مغشوش کند
یک نفر هست به درد دل من گوش کند...
لینک متن
پاییز هم گذشت و به جز حسرتش نماند
مثل خودت که رفتی و دیگر نیامدی!
لینک متن
هر کسی را بهر کاری ساختند
کار من دیوانه ی او بودن است
لینک متن
بدون تو چه کنم خلوت خیابان را
شلوغ کرده ترافیک غصه میدان را
لینک متن
دیوار ما از خشت اول کج نبود، اما
این عشق پیر لعنتی معمار خوبی نیست
لینک متن
«مرد»ی به این که عشق ده زن بوده باشی نیست
مردان قدرتمند، تنها «یک نفر» دارند!
لینک متن
کشف کردم چشمت از هر الکلی گیراتر است
راضی ام از این که کشفِ دستِ رازی نیستی...
.
لینک متن
خورشید از حضور تو الگو گرفت و بعد،
زیباتر از همیشه ی خود -مثل ماه- شد
.
لینک متن
نابرده رنج گنج میّسر اگر شود
با تار مویی از تو برابر نمی شود
لینک متن
شبیه معجزهها اتفاق میافتد
جنونِ آنیِ دیوانهها در آغوشت
لینک متن
از سردیِ دستان تو قدری نگرانم
دستم به هوا رفته که دلسرد نباشی...
لینک متن
یک روز -شاید زود، شاید دیر- می فهمی
زخم زبان مردمِ نامرد یعنی چه؟!
.
لینک متن
خوب می دانم تحمل کردن من ساده نیست
این که پایم مانده ای عاشق نوازی می کنی
لینک متن
با خاطره های تو
که سرسبزیِ محضی
هر روز برای منِ دیوانه،
بهار است ...!
لینک متن
درفال غریبانهٔ خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی، ته فنجان خبری نیست...
لینک متن
نستراداموس این را پیش بینی کرده بود
آخرین جنگ جهانی را تو برپا میکنی
لینک متن
دلم گرفته، به من فرصت دوباره ببخش
که تا نفس بکشم بیهوا در آغوشت...
لینک متن
عاقبت در شبِ آغوش تو گم خواهم شد
دل به دریا زدن رود تماشا دارد...
لینک متن
یک نفر هست که با بودن او شاد شوم
عشق را با منِ دیوانه همآغوش کند!
لینک متن