پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
سفره ام از گرسنگی سبز استنان به نرخ شما نخواهم خورد...
ما بی سلیقه ایم تو حاجات ما بخواهورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند...
بابا برای نان جان داد حالافرزند برای نان جان داد...
برادری به زبان بود، ما ندانستیمفقط به خاطر نان بود، ما ندانستیم...
تکه ای نانکمی نمکگرسنگی بردبرکت سفره را...
من فقط یک سوال دارمشادمانی آدمی را کجا و نان مردم را کی ربوده اند؟...
توان نان خورد اگر دندان نباشدمصیبت آن بود که نان نباشد...