پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حال خوب یعنی منکه به هرحال تو را می خواهم!...
چون تو دارمهرچه دارمزندگی ست......
و من کجای دلت را گرفته امکه تنگ نمی شود...!...
و چه دوستت دارم ها که نشدبا تو بگویم...
این همه حرف نزناین همه قصه نگواین همه خسته شدم جان من بوسه بگو...
مرا بی تو قراری نیست تو دانی بی قراری چیست ؟...
جز خواستن توهیچ نخواهد دل ما...
اهل اویممرا میل دگر نیستبگویم...
از زیبایی های لبتدوستت دارم هایش رامال من کن...
دلم میخواهد میبوسی ؟یا ببوسمت ؟...
راستی آرزو کنمتبرآورده شدن را بلدی؟...
دوستت دارم رااگر یک گوشه دنیا بگذارندمن آن گوشه را فقط با تو میخواهم...
نمیدانم دوست داشتن را بلد نیستییا بلد بودن را دوست نداری...
آنکه مراد می دهدکو که تو را به من دهد...
اهل اویم مرا میل دگر نیست بگویم...