ای دل از چه بیزاری با زخم که میسازی با عشق که دم سازی تو کودک دلبازی این مکتب عشقت بود غم ها همه مشقت بود برخیز وقت تنگ است دیدار یار مرگ است
شده از نم نم باران دلت خیس شوی؟ دایما مشق تو آن مرد نیامد باشد؟