دوستت دارم قشنگ است این زمن ازآن تو تحفه ای بهتر ندیدم تا کنم قربان تو
پر کرده ام از عطر هوایت چمدان را در شهر شما تحفه محبوب همین است
کاش می شد رفت و گم شد در دل پاییز از تو تنها برگ زردی تحفه ی عشق است
دل تنگ خویشتن را به تو میدهم، نگارا بپذیر تحفهٔ من، که عظیم تنگ دستم