شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
به دنیا که نباشد اعتباریخزانی میشود هر نو بهاری چو خوبان جهان از همت خودبکن کاری که ماند یادگاریاعظم کلیابی بانوی کاشانی...
و تو آمدیدر خزان عمرم،رخ نمودی در فصلی که رفتن های پی در پیگریبان گیر زندگی ام بود.ماندی و بند بند وجودم را لمس کردی.و در بهار عمرم،کوله بارت را جمع کردی وگریختی...چه بی رحمانه،راه را برعکس پیمودیو قوانین را برهم زدی...دیگر اعتمادی به این فصل ها نیست،من به انتظار فصلِ پنجمی نشسته امکه بازگشتن اترا جشن بگیرم...!...