جمعه , ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
زیبایی عجیبی دارد دنیای دختر بودن.گاهی از ته دل بلند بلند می خندد انقدری که قهقهه اش به بلندای آسمان می رسد،گاهی چنان چشمانش بارانی می شود و مروارید های اشک بر روی گونه اش می لغزد.دنیای پیچیده ای دارد دختر بودن،دنیایی که در عین رنگا رنگ بودن می تواند غرق در سیاهی و تاریکی باشد....
به دختر بودنم افتخار می کنم!با وجود تمام تبعیض های جنیسیتی که در دنیا وجود دارد، من اینکه یک دختر ام،خوشحالم. چرا که هر چقدر هم که زندگی بد باشد، این من هستم که میتوانم از میان قوی بودن و جا زدن یکی را انتخاب کنم خوشبخت بودنم را در بود و نبود دیگران نمی بینم.ساجده میرحسینی...
دختر که باشی از ابتدای تولد خوب یاد میگیری که چطور دلبری کنی و بزرگتر که شوی با عشق زندگی کردن را می آموزی...دختر که باشی دچار میشوی به مهربانی و محبتدختر بودن یعنی بلد بودن عشق!دختر که باشی عاشقی و عاشق که باشی می توانی با بوسه و آغوشی خستگی را از تن پدر بگیری و با خنده و دلگرمی همدم مادرت شوی...دختر بودن یعنی تو باشی و دنیای رنگارنگ و رویایی که برای خودت با عروسک هایت ساختی!یعنی تو باشی و موهای بلند و پرسه هایت در خاطره های نه چندان ...
دختر ها در هر سنی که باشند مهم نیست..کودک درونشان همیشه بازیگوشی می کند و هنوز هم نوازش های پر مهر مادر، کارسازِ دخترانگی شان است...دخترها فرقی نمی کند که خودشان مادر و همسر باشند یا نه...در هر شرایطی دلیلِ لبخند و آرامشِ جان پدر و مادر می شوند و همدم و پرستار دردهای پنهانشان...دختر بودن و دختر داشتن صورتی ترین حس دنیاست که اگر نباشند دنیا رنگ خاکستری و بی روح به خودش می گیرد...!...
دوید پاهایش را قلم کردند ...خندید دندان هایش را خرد کردند ...دلبری کرد موهایش را پوشاندند ...عاشق شد قلبش را دار زدند ...حرف زد زبانش را قطع کردند ...اشک ریخت چشمانش را کور کردند ...فقط نفس کشید خفه اش کردند ...و اخر ، سر آزادی را بریدند . ..این است دختر بودن !!!!یلدا حقوردی...