پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نام تو آنچنان به دهان مزه می دهدعمریست قوتِ غالبِ من گشته یا حسین...
من از این دورها از پشت فرسنگ ها فاصله قلب سرخم را به سوی تو به پرواز در می آورم می آیم تا کنج شش گوشه ات آنجا که تا آسمان و ملکوت یک چشم بر هم زدن راه است ... می آیم تا در آغوش ضریحت عشق را پیدا کنم ......
موسی را چقدر باید خوش آمده باشد آنگاه که ده شب به وعده ی ملاقات افزوده شد . دل عاشق به چه خوش است غیر از وصال؟موسی را به سی شب خواندند و آن را به چهل رساندند و روز حسین یک روز بود که برادرش فرمود: روزی مانند روز تو نیست... و وعده رسید تا قیام یوم الدین ...مگر نه اینکه کل یوم عاشورا......
باد می وزد ...باید سحرگاهان پنجره را باز بگذارمشاید کمی بوی عطر سیب حرمت رابرایم بیاورد........