شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
کاش علی را سوی نامردان نمیبردی حسینحرمله با تیر میخواهد که سیرابش کندباز گردانش به خیمه مادرش دلواپس استشاید امشب لحظه ی بر دامنش خوابش کند اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
اگه بره سرم رو نیزه هافدا سر تموم بچه هاپاشو برو عزیز برادرمکسی نره به سمت خیمه هااز غصه آب شدمخونه خراب شدمشرمنده زینب وروی رباب شدممادر اومده بالا سرمغرق خون شده پا تا سرممحشری شده برا سرم...