این مهر پیشکش پاییزش من فقط مهر «تو» را میخواهم.
صبح ها از کدام گوشه ی آسمان دلم طلوع می کنی که من هنوز بیدار نشده از حضورت سرمستم ...! ️️️
صبح ها از کدام گوشه ی آسمان دلم طلوع می کنی ڪه من هنوز بیدار نشده از حضورت سرمستم ...!️
هر صبح یادت زودتر از من بیدار می شود دوستت دارم هایت را نفس می کشم و شروع می کنم شعرهایم را که تو در واژه واژه اش طلوع کرده ای بعد قشنگترین شان را برایت صبح بخیر می کنم .
در همه ی صبح هایت هستم حوض دلم را تازه تازه از یادت پر می کنم تو همیشه شناور هستی در زلالی دوست داشتنم .
دلم دائم بهانه ی تو را می گیرد جز اینکه دوست داشتنت را برایش شعر کنم چه کاری از دستم بر می آید .
این مهر پیشکش پاییزش من فقط مهر تو را میخواهم.
ذرات زندگی در نگاه صبح هایم به رقص در می آیند وقتی روزهایم با دوست داشتنت طلوع کند .
به خواب می روند همه ی خواب هایی که برایت می بینم
دستم به دوست داشتنت بند بود حواسم پرت شد از دلم سر رفتی
دلم را پهن کرده ام تا پاییز را برایت ریز ریز کنم