پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دیگر نه گلویم تحمل بغض دارد؛نه چشم هایم اشکی برای ریختن؛حالا چند سال است که در انتظار برگشتن تو تنها به درب خانه خیره مانده ام؛ بی هیچ حرف و شکایتی...نویسنده: علیرضاسکاکی...