پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ابریست قلبم، ایست کن، چتری به چشمم نیست /سنگِ مزارم را فقط گاهی نگاهی کن «آرمان پرناک»...
اجازه نمیدهم سر مزارم گریه کنندزندگیام گریه داشت که همه خندیدند و رفتند...
زِ پیشم میروى اّما مهیا کن مزارم راکه بعد از رفتنت جانا دگر جانى نمى بینم...