پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
وقت کشی خودش یک هنر است و هر آ د می یک چمدان پر از وسایل جور و اجور برای وقت کشی دارد و مجبور است تا آخر عمر با خودش هی این ور آن ور کند . / رمان رام کننده / محمد رضا کاتب...
ای آنکه بی تو چشم و دلم را قرار نیستاز من سلام و از تو علیک انتظار نیستاز بام نخوتت به دلم سنگ میزنیاز کوچه ات به خیر کسی را گذار نیستدر اعتلای عشق تو جستم خلود راغافل که جز به فتنه تو را اشتهار نیستدر شقه شقه های روانم، توهمیدیوانگی مهارت شاقیست، عار نیستهی خنده خنده رفت دو روز مجال مااینگونه وقت و بخت کشی افتخار نیستگلدان و شمع و ترمه ، پس از مرگ مهمل استدریاب این ودیعه که جان ماندگار نیستشهزاد شادخوار نظرباز خودپسندح...
هر بار کرونا برای بردن من می آیدفریبش می دهمشکل یک ماهی قرمز به روئ آب می شومشکل آهوی افتاده در ته دره می شومشکل آن قناری بی جفت دق کرده می شومهر بار کرونا برای بردن من می آیدوقت کشی می کنمفقط به یک دلیلعزیزممن هنوز ترا دل سیر ندیده ام !...