شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
روزی آید که دلم هیچ تمنا نکند...
وای بر من که دلم پر ز تمنای تو گشته ......
وجودم از تمنای تو سرشار است...
روزی آید که دلم هیچ تمنا نکنددیده ام غنچه به دیدار کسی وا نکند...
بند بند من آغوشت را تمنا می کند...
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی ستما به غیر از تو نداریم تمنای دگر...