سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
شور و شوقم را کجا بردی که بعد از رفتنتبعد تو نه ذوق شعر است و نه حال عاشقیاعظم کلیابی بانوی کاشانی...
ذوقی چنان نداردبی دوست زندگانی......
کاش دلخوشی هم رایگان مثل ذوق یه بچه رو پله برقی بود...
سبحه بر کف،توبه بر لب،دل پر از ذوق گناه معصیت را خنده می آید ز استغفار ما...
ذوق اولین بغلزود فراموش میشهولی بغض آخرین بغلهیچ وقت فراموش نمیشه...
خدای مهربونمهمه چی رواون موقع بهمون بده که ذوقش رو داریم...
ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد......
به هر کس می رسم نام تو را با ذوق می گویمشبیه اولین تکلیف یک طفل دبستانی...