عاقبت هجوم ناگهان عشق ، فتح میکند پایتخت درد را …
جنگ نابرابریست! من با دست خالی شب با هجوم خاطره...!
چشمهای آبیاش بر من هجوم آورده بود حملۀ سرخی تدارک دیدم و بوسیدمش