چاله ی آن گونه ات چون رونمایی میشود آتش آتشفشانها،خود به خود کم میشود
در گونه ات گدازه ی غم چال کرده اند آتش به پا کن ای رخت آتشفشان بخند
آتشفشان، همیشه سرانجامِ بغضِ مگوی کوه نمیباشد این قلههای خاکیِ توو خالی از شدت غرور ورم کردند!!! .
به ظاهر ساکتم در سینه ام آتشفشان دارم...