پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چاله ی آن گونه ات چون رونمایی میشودآتش آتشفشانها،خود به خود کم میشود...
در گونه ات گدازه ی غم چال کرده اندآتش به پا کن ای رخت آتشفشان بخند...
آتشفشان، همیشه سرانجامِبغضِ مگوی کوه نمیباشداین قلههای خاکیِ توو خالیاز شدت غرور ورم کردند!!!....
به ظاهر ساکتمدر سینه ام آتشفشان دارم......