دیروزمی خندیدم امروزممیخندم فردا همخواهمخندید فقط به این خاطر که زندگی کوتاهتر از آنیست که بخواهمبرای چیزی گریه کنم... .
ای دلبر عیسی نفس ترسایی خواهم به برم شبی تو بی ترس آیی گه خشک کنی به آستین چشم ترم گه بر لب خشک من لبِ تر سایی
زمستان است و من شنیده ام روز ها کوتاه تر می شوند ولی... نمیدانم چرا دارند این روز ها هی بلند تر می شوند / بی تو!