شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
تو را به جان هر آنکس که می دهد سوگند چو خوب می نگرم تو از او عزیزتری......
به خنده هات ،به چالِ گونه هاتگاهی می شود سوگند خورداما به چشم هات ،همیشه...
به هم آوا شدن گریه و باران سوگندکه جگر سوز تر از عشق ندیدم دردی...
سوگندبه نامتکه یک دم رها نمی کندنقش تو خیالم را......
سوگند میخورم که نباشی بهار نیست...
سوگند بدین یک جان ، کز غیر تو بیزارم !جان من و جان تو گویی یکی بودهست ......
شاد باش!به خاطر سوگندی کهبرای احیای عدالت یاد کردینه یک روز بلکه هزاران سالبگذار آواز شاد بودنتچنان در شهر بپیچدتا رو سیاه شوندآنان که غمگین دیدنت راشرط بسته اند.هفتم اسفند روز وکیل و سالروز استقلال کانون وکلا مبارک باد...
به خداحافظی تلخ توسوگند نشد...که تو رفتی و دلمثانیه ای بند نشد......