هر کس از این دنیا چیزی برمیدارد من دست برداشتم… - صادق هدایت
من؛ از برهنگانِ تن فروش بیزار نیستم از پوشیدگان شرف فروش بیزارم...
ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽﮐﻨﺪ : ﺍﻭﻝ ﺷﮑﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﻬﻮﺕ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﯾﮏ مشت ﻏﻀﺐ ﻭ ﯾﮏ مشت ﺑﺎﯾﺪ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﻮﺭﮐﻮﺭﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺁﻥﻫﺎ ﺧواﻧﺪﻩﺍﻧﺪ !
گذشتهای که حالمان را گرفته است آیندهای که حالی برای رسیدنش نداریم ! و حالی که حالمان را به هم میزند ؛ چه زندگی خوبی !
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را اهسته می خورد و می تراشد.