من قلب و روحم را در کارم گذاشتم، و در این راه ذهنم را از دست داده ام.
چیزی که دوست دارم اینست که مردی را ملاقات کنم که بتوانم کلاهم را به نشانۀ احترام از سر بردارم و بگویم: متشکرم که متولد شدی، هر چه بیشتر زنده باشی بهتر است.
اگر من ازدواج کنم، حسابی ازدواج خواهم کرد!
بعضی ها فکر می کنند لوکس بودن نقطه مقابل فقر است. اینطور نیست، بلکه آن نقطه مقابل ابتذال است.
تقریبا تمام اتفاقات خوبی که در زندگی برای من افتادند غیر منتظره و بدون برنامه بودند.
وجدان، تنها چیز فسادناپذیر در مورد ماست.
بعضی وقت ها باید به سرت ضربه بخورد تا بفهمی که وسط مبارزه قرار داری.
منبع الهام همانقدر که در شعر مورد نیاز است، در هندسه هم مورد نیاز است.
بالاخره فهمیدم چه چیزی انسان را از حیوانات متمایز می کند: نگرانی های اقتصادی.
شادمانی یک چیز از پیش آماده نیست، بلکه از اقدامات خودت ناشی می شود.
تنهایی و انزوا، استقلال است.
حماقت یعنی کاری یکسان را بارها و بارها انجام دهی و انتظار دستیابی به نتیجه متفاوتی را داشته باشی.
اگر خداوند می خواست من یک جور دیگر باشم، مرا یک جور دیگر خلق می کرد.
در طول تاریخ، عدم اقدام آنهایی که می توانستند اقدام کنند، بی تفاوتی آنهایی که باید بهتر می دانستند، و سکوت صدای عدالت زمانی که بیش از همیشه اهمیت داشت، پیروزی نیروهای شر را ممکن کرده است.
همه انسان ها ذاتا میل به دانش دارند.
اگر از مشکلات دوری کنید، شما هرگز آن کسی نخواهید بود که بر آن ها غلبه کرد.
برای اینکه با استفاده از ایده های جالب و تکنولوژی های نو شرکتی بسازی که بتواند برای سال ها نوآوری کند، نیاز به نظم بسیاری داری.
اگر برای چیزی بر نخیزی، برای همه چیز زمین خواهی خورد.
همانطور که ما از اختراعات دیگران بهره زیادی می بریم، باید قدر هر فرصتی که به ما دست می دهد با هر ابتکاری از خود به دیگران خدمت کنیم را هم بدانیم.
برای فکر کردن زمان بگذار، ولی هنگامی که وقت اقدام کردن رسید، فکر کردن را کنار بگذار و وارد عمل شو.
اهمیتی نمی دهم که من چاق هستم. باز هم همان پول را در می آورم.
سود و درآمد، مثل سوسیس، بیش از همه توسط کسانی ارزشمند قلمداد می شود که کمتر از همه می دانند چه چیزی برای ساختن آن بکار می رود.
نمی توانی بفهمی کسی به کجا می رود مگر اینکه بدانی او از کجا آمده است.
مرز بین جهنم و بهشت فقط تفاوت بین دو شیوۀ نگرش به موضوعات است.