جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
گر شود عالم نگارستان، نگار من یکی است...
خوی من کی خوش شود بی روی خوبت ای نگار...
بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمدنگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد...
اگر روزی بدست آرم سر زلف نگارم راشمارم مو به مو شرح غم شبهای تارم را...
علتبیداریامرادردلشبهایتار،آنکهازچشمنگارافتاد،میفهمدفقط...
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسدآرزومند نگاری به نگاری برسد...
دل آراما...نگارا چون تو هستیهر آن چیزی که باید !هست ما را......
مست رود نگار من در بر و در کنار منهیچ مگو که یار من با کرمست و با وفا...