متن مشتاق

"اشتیاق دیدار"

در این شب بی‌پایان
در این سکوت شبانه
دل بی‌قرارم چون موجی خسته
بر ساحل دیدارت شکسته...

ماه در آسمان نگران
چشم به راه طلوع تو
و من، در هوای آغوشت
چون پرنده‌ای در حسرت پرواز..

تو بیا، ای روشنی جان
تو بیا، ای بهار دل
که من،...

مشتاق توام با همه جوری و جفایی
محبوب منی با همه جرمی و خطایی

صدای پای صبح به گوش می رسد
و من مشتاق تر از همیشه
در عطش آفتاب نگاهت
چشم امید به پنجره ای دارم
که با بال های همچون فرشته ات
گشوده می شود
بیا و امروز هم
مرا از عشق
سیراب کن


مجید رفیع زاد

به دیدنم بیا
هنگامی که آسمان
پیراهن سیاهش را به تن می کند
ببین چگونه قلم
در وصف چشم هایت می رقصد
چطور الفبای عشق
به لب هایت چشم می دوزد
به دیدنم بیا
که مشتاقم به شنیدن ترانه ای از تو
تا در خلوت شبانه
در آغوش عشق
آرام...

افطار شد و تشنه ی دیدار توام
تا وقت سحر اسیر و بیمار توام
ای کاش که با اذان مغرب برسی
بشتاب که مشتاق و خریدار توام

سوزهای گاه و بیگاه پاییز
مرا
به داشتنِ آغوشِ
تُ
مشتاق تر می کند

مشتاق علی سیل خلایق همه بیتاب...
همراه محمد به غدیر آمده بشتاب
در پرتو انوار درخشان الهی
زیباست تماشای دوخورشید به یک قاب...!

سیاست مداران ..
جنگ را بر عکس می خوانند
که چنین به آن مشتاق اند .

فراموش نکن که زمین از لمس کردن پاهای برهنه ات لذت می برد و باد مشتاق بازی کردن با موهایت است.

برای یک فرد مشتاق به یادگیری، اینطور نیست که علم محرمانه بوده و اینترنت آن را از محرمانگی درآورده باشد. اینترنت فقط کسب علم را آسان کرده است. اگر شما به اندازه کافی انگیزه داشته باشید، کتاب ها به اندازه کافی برایتان خوب هستند.

مرا دعوت به چشمت کن...
که مشتاقم به قربانگاه زیبایم!

به تو محتاج چنانم که فقیری به درم
به تو مشتاق چنانم که غریقی به کنار

دیریست که از رویِ دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست
که مشتاقِ حضوریم ...

دلبر جانم، امروز روزیست که یک سال به انتظار جشن گرفتنش بودم.
برای تولدت برنامه های ویژه ای دارم و مشتاقم هر چه زودتر چهره ات را ببینم وقتی که با برنامه هام غافلگیرت می کنم!

ﻣﺸﺘﺎﻕ ﺗﻮﺍﻡ ﺑﺎ ھمه ﺟﻮﺭی ﻭ ﺟﻔﺎﻳﯽ...

خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد

آرزومند نگاری به نگاری برسد

واحد اندازه گیری متر نیست
اشتیاق است
مشتاق که باشی حتی یک قدم هم فاصله ای دور است