شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
حالا که عشق پنجره را باز کرده است...طوری نفس بکش ریه هایت عوض شود!!!...
از حالت پاییزی چشمان تو پیداست تقویم من امسال پر از روز مباداست...
از حالت پاییزی چشمان تو پیداستتقویم من امسال پر از روز مباداستعاشق شده ام مثل غروبی که بداندخودسوزی خورشید فروپاشی دنیاستچون برگ که می رقصد و بر خاک می افتدافتادنم از اوج به پای تو چه زیباستقلبم به زبان تو اگر ترجمه می شدچشمان تو از من غزلی تازه نمی خواستقانون جهان را تو به هم ریخته ای کههر گوشه ی دنیا بروم سایه ات آن جاستهرچند که خوابیده ام از کوچه گذر کنتنهایی ام از پنجره در حال تماشاستدر طالع من قحطی شب های ...
آن چنان روح زمین بعد تو خشکیده که مندست بر شانه ی هرکس بزنم، می ریزد...