بیو غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو غمگین
غمگین و سرد و ساکتم....
چطور نفهمیدی دوست دارم زیاد...
خیلی دلم تنگه......
و ماه🌙تنها همدم تنهایی های من است
کاش میدونستم این دل کجای آدمه که وقتی میگیره هیچی قدرت خوب کردنشو نداره
این دل کجای آدمه؟
امشب الهی ک بمیرم واسه حالم
بد جور دلم میسوزه واسه حالی ک دارم:(
سال ها گذشت و ندیدم تو را
و وقتی دیدمت من همان بودم ک قبلا بودم
اما تو خیلی بزرگ شده بودی 🥺💔
سخته دلتنگ کسی باشی که مهمان خاکه...
چ ارتباط قوی هست بین تو و رنگ ها وقتی به تو فکر میکنم دنیایم سیاه میشود
قلب من به تیغ کسانی زخم برداشت که از آنها انتظار محبت داشتم:(
همیشه دلم از کسایی گرفت ک برای خوش حالیشون همه کار کردم
دائم خیسه دوچشام آهای دل عاشقم بامرورخاطرات میخوای بشی قاتلم
این قانون آدم هاست
تا وقتی هستی خیال شون راحته
اذیتت میکنن
ناراحتت میکنن
فکر میکنن این بودن ها همیشگی یه
وقتی قدر تو می دونن و عزیز میشی که
دیگه نیستی .....
تلاش کنیم چیزی به روح هم اضافه کنیم
کندن تیکه های روح همدیگرو که همه بلدن...
اگر چه زخم ها عمیق است
اما ماهم زره پوشان سرسختیم🤞🏻♥️
رقیه سلطانی
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد
، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد
و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …...
حرف هایم در دهانم خشک شده اند
بغض هایم در گلویم ترکیده اند
فریاد هایم در سینه ام خفه شده اند
اشک هایم پشت خنده هایم مرده اند
نمی دانم چطور تا کنون زنده مانده ام:(
در تنهایی هایم
رد پاهای کسی جا مانده است...
می شود فقط بگویی
کی آمدی؟چند وقت بودی؟اصلا کی رفتی؟که حالا همه ی تنهایی هایم درد
می کند....................................................
کتاب:یک شب از شانه های خدا هم طلبم را برداشتم
به قلم: مریم کنف چیان
خیلی بده... یهو وسط قهقهه زدنت هقهق کنی!
گورخانه ای که برایم می سازیم را از سر لطف و دوستی نگذار
و با دستانت مرا زنده به گور نکن
کاش به ازای این کار نفس کشیدن و
برگزیدن را به من می آموختی
و مرا به دستان بی مهری نمی سپاردی!
رقیه سلطانی
من دوستت دارم و فراموشت نمی کنم
و نمی خواهم تو را از خودم دور کنم
حتی اگر می دانم که بدتر می شود!
رقیه سلطانی
میان عشق آنها من بودم و هزار دلتنگی!
رقیه سلطانی
تو شلوغی های شهر من بسیاری چه برسد به تنهایی هایش!
رقیه سلطانی