زمین باران را صدا میزند ، من تو را
من نشان کرده ام تو را که ز تو دلخوشی های بی نشان آمد
تو را به جایِ همه روزگارانی که نمیزیستهام دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به خاطر عطر نان گرم، برای برفی که اب می شود دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم اندازه قطرات باران، اندازه ی ستاره های اسمان دوست...
تو را من سخت محتاجم