خدا نخواست حلالم شوی، حلالم کن به حول قوه ی شیطان هنوز یاد توام
گفت حلالم کن... دقیقا کسی اینو حرفو بهم زد که بهترین روزای عُمرمو بخاطرش حَروم کردم.
اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم و یا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم اگر از دست من در خلوت خود گریه ای کردی اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی اگر زخمی چشیدی گاه گاهی از زبان من اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان...
دارم میرم از این خونه / که رویاهاش پریشونه از این کوچه که دلتنگه / از این شهری که دل خونه