پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم...آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم... برشی از ترانه...
ای کاش همه مون یک خونه ای رو داشته باشیم که در هر حالی بتونیم بریم اونجا...بعضی از کلمات ، بعضی از جمله هادر جاهای خودشون در جاهای خاصتاثیرات شگرفی تو زندگی ما دارنمنو همین جمله ها نجات دادنهمین امنیت هایی که از دوستانم،از رفیقانم گرفتم.به کسانی که دوستشون دارینبهشون بگین کهتو در هر لحظه ،در هر وضعیتیمیتونی بیای خونه ی ما......
دِریا... چه اسم قشنگیبه دریا بیفتم، به بندر بیفتم، به دشتی بیفتمبه دشتی رسیدی بلندتر بخندبلندتر بخند یاد خونه بیفتمآه یاد خونه بیفتمیاد خونه بیفتم..._برشی از ترانه جنوبی...
صداش پر از بغض بود و گِلِگی میکرد از آدرس خونه ای که براش آشنا نبود؛میگفت اگه اون خونه ی یه آدم غریبه بود:نقش و نگارش،در و دیوارش ، وسایلاش هر کدومشون برام یه جذابیت خاصی داشت، اما الان چیزی که نمیدونم چیه مانع از رفتن من به اون خونه میشه.میتونستم حس کنم عمق روزایی که تو اون چارچوب سپری کرده و بارِ غمی که مانع از به دوش کشیدن اون خاطرات میشه و تبدیل به بغض شده رو، با این حال باید بهش یادآوری میکردم که؛ وقتی از بام شهر به خونه هایی کنار هم چید...
بعد ما بارون میباره عطر آزادی…پر میشه این خونه از رقص و گل و شادی!ما بریم تو سینه ها رگبار و آهن نیست…دیگه هیچ خاکستری از جنس آدم نیستبرشی از ترانه...
دیشب بعد از یه سفرِ نه روزهرسیدم خونمون ؛انقدر دلم واسه خونهتنگ شده بوده که ساده ترینو بی ارزش ترین چیزها ی خونهجلوی چشمام برق میزدن ؛با اینکه تو سفر هم جاهای بدیاقامت نداشتیم و هتل هایی کهتو شهر های مختلف بودیمشاید از خونمون امکانات بیشتری داشتناما خونه . . خونه یه چیز دیگه ست واقعا !یه پدیده ی عجیب . . .همون موقع داشتم به این فکر میکردم کهاگه محبوب وَر دل باشه ودریا هم یه طرفایی جلوی منزل ؛میتونم تا ابد تو خونه بمو...
آرامش یعنی...بدونی توی دل کسی که... دوسش داری...یه خونه ی گرم داری...واسه همیشه ی همیشه ......
جهنم یعنی.. خونه بدون پدر...
خونه از گریه پُره، کوچه از مرگِ غزلتوی ویرونی باغ، نعش گُل بغل بغل...
آهای ایران آهای خونه، دلم میگه و میلرزهبرم هر جای این دنیا به دلتنگیش نمیارزهآهای ایران آهای خونه، دلم میگه و میلرزهبرم هر جای این دنیا به دلتنگیش نمیارزه...
همین که وقتِ خوابیدن می شه تو فکرِ تو گم شدمی شه یادِ تو افتاد و رفیقِ یه تبسم شد؛همین که وقتی بارونو می بینم از پسِ شیشهتمومِ خونه از عطرِ نفس های تو پر می شه؛همین که پیشِ من هستی همیشه، مثلِ رویاهام؛همین که با خیالِ تو تماشایی شده دنیامهمین بسه، همین بسه برای زنده گی کردن......
گاهی میرسه که دیگه از خدانه پول میخواینه خونه میخواینه کَس و کاریه موقع هایی هستفقط یه دل خوش میخوایفقط یه دل خوش!!...
حس قشنگیه وقتی صدای قهقه خنده هاش فضای خونه رو پر کنه .....
یه جایی توی قلبت هستکه روزی خونه ی من بود......
دارم میرم از این خونه / که رویاهاش پریشونهاز این کوچه که دلتنگه / از این شهری که دل خونه...