خط چشم کشیده شده ات تمرین الفبا میکند با من...
خط چشمت را کمی کمتر بکش ای نازنین شهر و زادگاه مرا ویرانه میخواهی چکار؟
خطی قشنگ تر از خط چشم های تو نیست زیبا پلک نزن هی باید دوباره از نو بخوانم تو را !
باید زمین به شوق شکفتن دعا کند تا روزگار باغچه را پاگشا کند از خط چشم پنجره تا گونه های باغ باران ببارد و همه را مبتلا کند پایان پادشاهی سرماست در زمین اردیبهشت آمده تا کودتا کند