خنده هایم عجیب تب دارد سدی از گریه در عقب دارد همه شب اگر به شعر می کوبد از رنج و غمش به یار میگوید چون او را بی قرار می بیند هنوزهم در انتظار می بیند چندی ست اظطراب هم دارد با اینکه قرص خواب هم دارد در این...
تو را باور دارم از میان اشک ها و خنده ها تو را باور دارم حتی اگر از هم دور باشیم تو را باور دارم حتی صبح روز بعد آه وقتی سپیده نزدیک می شود آه، این احساس هم چنان در قلبم است مگذار زیاد دور شوم، مرا پیش خود...