متن دور
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دور
چگونه سر کنم لحظه لحظههای خود را
نزدیکم اما خیلی دور، ای مردم شهر
هر زندهای یک قصه، قصهام گنگ و ناشناخته
کلمات میرقصند، در دلم، مانند یک رویا
به هر گوشهای میروم، خاطرات شگفت
بوی عشق و مهربانی در هوای سردم بماند
چشمانم را میبندم، تو را در ذهن...
و چگونه نشان دهم
دردهای کوهمندم را
به چشمانی که دشت می بینند!!
من،
نقطه ای درد و دور .
«آرمان پرناک»
در نهایت من همانم
همان نخستین
شاید برای تو اولین نبودم ،ولی تو برای من اتمام این قصه عریض و طویل بودی
حال من ایستاده ام .در ابد...
ابدی که سرانجام من است
اینجا
در این سرزمین دور و روشن
در این پهنای دور از اجسام
دور از تمام معنی...
دل ها شکسته میشوند
آدم ها دور
و این بین چیزی ما را به هم متصل نگه داشته است...
به اسم خاطرات!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
یک زمانی نزدیک ترین آدم زندگی ات بودم
اما الان آنقدر دورم...
که سراغت را از آدم های دیگر میگیرم...
آن ها هم از تو دور اند ها...
و درد این است که از من به تو نزدیک تر اند!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
در این روزها گریزانم از منی که
به تاراج می برد هستی خویش را
باید کفش هایم را در بیاورم
و پاورچین پاورچین
از خودم دور شوم
آنقدر دور که دیگر
نباشم ،
نبینم ،
نشنوم
زهرا غفران پاکدل