روزی یک نفر آمد شَود از آن من قدِّ رعنایی داشت آن دلبرِ زیبای من میگذشتم از خیابان غرق در افکار او ناگهان دیدم خودش را، چه زیبا بود او در همان لحظه دلم را، به یک نیمه نگاهی باختم با همان رنگ سفید پیرهنت دل را ربودی، یافتم! روز...
حال دنیا را از من بپرس ... من از ازدحام آسمان های آبی و خورشیدهای بی پایان ... دوباره متولد خواهم شد رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)