متن رماد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رماد
شرایطم در حال حاضر مثه اون کسی که یه دزد اومده تو خونش، یه دفعه همسایه در خونه ی طرفو می زنه
دزده، صاحب خونه رو می فرسته تا درو باز کنه، بعد اسلحه شو از پشت در میزاره رو پهلوی صاحب خونه، تا حرف اضافه ای به طرف نزنه!...
کاش هیچ وقت به اون نقطه نرسین که با تموم وجود بپذیرین، واقعا اوضاع همینه که هست و من هیچ غلطی برای تغییرش نمی تونم بکنم¡
در میان مشغله ها،
جایی میان روز و شب،
چندی از ثانیه،
یاد من هم باش¡
به این امید می تپد دلی که خیلی وقت پیش مرده است...
نوشتهٔ فاطمه عبدالوند
باید دستش را بگیرم،
گوشه ی دنجی بنشانمش،
چایی برایش بریزم،
با جدیت بگویم بهش:
بس است! تمامش کن...
می دانی چند وقت با هم صحبت نکرده ایم؟!
اصلا می دانی آخرین باری ک مرا در آینه دیدی کِی بود؟!
او دیگر بر نمی گردد...
فاطمه عبدالوند