همینجوری زندگی می کنم. میخورم، میخوابم. میخوابم، میخورم. آرام،آهسته زندگی میکنم، مثل درختها، مثل چالهی آب، مثل نیمکتِ قرمزِ تراموا...
روز مرگی،،، دوری از توست که هر شب در گلویم گیر می کند، --بغض می شود وُ با قطره های اشک، فرو می ریزد! سعید فلاحی (زانا کوردستانی)